توجه: برای فیلتر کردن نمایش ها در نمودار بر روی عنوان هریک کلیک کنید .
ژانر پسا-آخرالزمانی، یکی از موضوعات محبوب در تمامی مدیوم هاست، از ادبیات بگیرید تا بازی های ویدیویی، همیشه آثاری پیدا می کنید که در آن ها عواملی مانند ویروسی واگیردار و کشنده یا کمبود منابع و مواد غذایی، باعث انحطاط بشریت شده. چیزی که بین تمامی این آثار مشترک بوده، این است که احتمالا نهایتا طی یک هفته، دولت ها و حکومت ها سقوط می کنند و مردم باقی می مانند و وضعیت وخیم پیش رویشان.
Tom Clancy’s The Division، چندان با دیگر آثار این ژانر غریبه نیست، باز هم ویروسی کشنده در نیویورک شیوع پیدا کرده، دولت هم که این شهر را از دست رفته می بیند، آن را رها کرده تا محلی باشد برای جولان شورشی ها، زندانی های تازه از بند گریخته و غارت گران. اما خوشبختانه این بار حکومت حداقل اندکی به فکر مردمش بوده و نیرو های ویژه اش را برای مهار وضعیت به این شهر فرستاده. این جا است که پای The Division وسط می آید.
دیویژن، نخستین محصول استودیو Massive پس از خریداری شدن شان توسط شرکت یوبی سافت به شمار می رود. مسیو که پیش تر یکی از نام های مطرح در حوزه عناوین استراتژی نوبتی به شمار می رفت و با عنوان World in Conflict نام خود را بر سر زبان ها انداخته بود، بعد از چندین سال فعالیت به عنوان یک استودیو کمکی برای توسعه عناوین مختلف Assassin’s Creed و دیگر بازی های یوبی سافت، مامور به ساخت دیویژن شد، عنوانی کاملا متفاوت با تلاش های پیشین این استودیو.
The Division چیست؟ چگونه عنوانی است؟ دیویژن از آن دسته از ویدیو گیم های دوران «گذار» است! گذار از دوران استقلال بخش های تک نفره و چند نفره به دوران یکتا شدن این دو. دیویژن یک MMO نیست، اما از آن دسته از بازی هایی هم نیست که در منو اش با دو گزینه بخش داستانی و بخش چند نفره رقابتی رو برو باشید.
در حقیقت دیویژن در همان راهی قدم برداشته که بانجی با دستینی دو سال پیش رفت. هر بازیکنی می تواند دیویژن را به شیوه ای که خودش دوست دارد بازی کند، می تواند یک تکاور خانه به دوش باشد، یا در کنار سایر دوستانش برای پاک سازی نیویورک اقدام کند. اما در هر حالت، همیشه در دنیای دیویژن بازیکنان دیگری نیز حاضر هستند که می توان با آن ها تعامل داشت. دوستی ندارید که با او دیویژن بازی کنید؟ نگران نباشید، در دیویژن همیشه بازیکنان دیگر را خواهید یافت.
دیویژن از بروکلین شروع می شود، پرجمعیت ترین بخش نیویورک. با این حال به لطف ویروس داستان ما، بروکلین وضعیت چندان مناسبی ندارد و تنها به عنوان یک بخشی آموزشی برای بازی قلمداد می گردد. بازیکن در این منطقه با محور های اصلی دیویژن آشنا می شود. یاد می گیرد که مناطق امنی در سطح شهر وجود دارند که بسیاری از بازیکنان هم سطح خودش آن جا دور هم جمع می شوند و فعالیت های متفاوتی از قبیل خرید و فروش آیتم انجام می دهند.
بازیکن می تواند با آن ها در ارتباط باشد، حرف بزند و از آن ها بخواهد که به او بپیوندند. هنگامی که هر بازیکن و تیمش پای شان را از این مناطق امن بیرون گذاشتند، بار دیگر تنها می شوند، خودشان می مانند و نیویورکی وحشی که برای از بین بردن آن ها، نهایت تلاشش را می کند.
بعد از رسیدن به منهتن، جایی که بازی واقعا از آنجا آغاز می شود، یکی از مهم ترین المان های بازی معرفی می شود: پایگاه عملیاتی. جایگاهی مختص و یکتا برای هر بازیکن و شامل سه بخش امنیتی، تکنیکی و پزشکی. دیگر ماموریت های دیویژن، همگی مختص به یکی از این سه بخش هستند و با انجام آن ها، امتیازاتی برای بهبود و ارتقا این بخش ها کسب می کنید.
یوبی سافت علاقه زیادی به این گونه شخصی سازی ها دارد، در بسیاری از عناوین Assassin’s Creed هم بازیکن همیشه شهری را در اختیار داشت که می توانست آن را به مرور رشد و ارتقا دهد. در دیویژن هم شاهد چنین مکانیزمی در پایگاه عملیاتی هستیم، اما خوشبختانه، این مکانیزم در دیویژن بسیار خوب پیاده سازی شده، زیرا در این بازی، شخصی سازی نه فقط مکانیزمی ظاهری، بلکه حقیقتا در گیم پلی بازی تاثیر به سزایی دارد و این موجب می شود تا بازیکن ابدا آن را سرسری نگیرد و همیشه حواسش به آن باشد.
هر ماموری، به چندین مهارت و استعداد خاص دسترسی دارد، این ها همگی در سه بخش تکنیکی، پزشکی و امنیتی طبقه بندی می شوند و با ارتقا بخش های پایگاه عملیاتی به مرور باز می شوند. اما از بین مهارت ها و استعداد های بسیار، تنها تعداد محدود و بسیار اندکی از آن ها در یک زمان می توانند انتخاب شوند.
حال بیایید تمامی احتمالات ممکن را بررسی کنید! شخصیت ها در دیویژن همانند عنوانی مانند دستینی، به کلاس های مختلف طبقه بندی نمی شوند، اما به لطف محدودیت در انتخاب مهارت ها و استعداد ها، نحوه بازی هر فرد می تواند با دیگری متفاوت باشد. برای مثال، بازیکنی می تواند مهارت های شاخه پزشکی را انتخاب کنید، تا خود را درمان کند، دیگری می تواند با سرمایه گذاری در بخش تکنیکی، یک مسلسل خودکار در محل مناسبی بکارد تا از خود پشتیبانی کند.
تغییر مهارت ها و قابلیت ها در هر لحظه و در هر کجا، دیگر حسن محدود نبودن هر بازیکن به یک کلاس خاص است. بازیکنان می توانند به راحتی تمامی امکانات شان را آزمایش کنند تا دریابند که بیشتر از کدام یک از شاخه ها و مهارت هایش لذت می برند. دیویژن کاملا دست بازیکنان را باز می گذارد و آن ها را مجبور نمی کند که یک بار برای همیشه، تصمیم بگیرند.
تنوع در مهارت ها، نه تنها موجب عمیق تر شدن گیم پلی دیویژن می شوند، بلکه کار تیمی و نقش همکاری را هم در آن بسیار پررنگ تر می نماید. دیویژن بازی آسانی نیست و برخی شرایط ابدا به بازیکن رحم نخواهد کرد، اما اگر اعضای یک تیم یاد بگیرند که مهارت های شان را در شاخته های متنوع سرمایه گذاری کنند تا مکملی باشند برای یکدیگر، قفل سختی مراحل به آرامی باز می شود.
دیویژن، در هسته اش و از بعد گیم پلی، عنوانی شوتر سوم شخص است. خوشبختانه در دیویژن، همان فرمول موفق عناوین شوتر سوم شخص یوبی سافت یعنی اسپلینتر سل و واچ داگز را می بینیم، دیویژن در عین حال که توانسته از این فرمول به خوبی استفاده کند، تغییرات مناسبی را هم در آن ایجاد کرده و با بهبود آن، توانسته گیم پلی بسیار خوبی به ارمغان آورد.
این فرمول، بیشتر بر پایه سنگر گیری شکل گرفته و یوبی سافت برای پیاده سازی این سیستم، نیم نگاهی به بهترین نمونه های صنعت مانند Gears of War داشته. بازیکنان مجبور هستند اغلب برای در امان بودن از باران گلوله های دشمنان شان به سنگرها پناه ببرند و از همان جا مبارزه را پیش ببرند.
با وجود تاکید زیاد روی سنگر گیری، متاسفانه دیویژن، مشکلاتی در تشخیص سنگر دارد و بازیکنان گاهی مشاهده خواهند کرد که شخصیت شان در جایی کاملا متضاد با آن چه که انتظارش را داشتند پناه گرفته، اشتباهی که گاهی به قیمت جان شان تمام خواهد شد. با این حال، بعد از وارد شدن به سنگر، جا به جایی بین سنگر ها و تیر اندازی از پشت آن ها بسیار روان و بدون مشکل از آب درآمده. می توانید با سنگر گیری های متوالی، دشمنان را دور بزنید و در موقعیت بهتری برای حمله به آن ها قرار بگیرید.
دیویژن بی شک عنوانی سنگر محور است، برای حفاظت از خود بیشتر به کاور پناه می برید اما این به این معنی نیست در سنگر همواره در امان خواهید بود، دشمنان تجهیزات لازم برای بیرون کشیدن شما از کاور را دارند، و تنها کافی است لحظه ای سر خود را از کاور خارج کنید تا با اسنایپر شما را هدف بگیرند.
گیم پلی دیویژن نیازمند تفکر و زمان بندی است، باید کاملا دقت کنید که چه موافعی لازم است و می توانید از سنگر خارج شوید، چه موقعی لازم است از مهارت های تان استفاده کنید. این موارد باعث شده اند که دیویژن نه عنوانی صرفا Run and Gun، بلکه در باطن عناونی تاکتیکی با تکیه بر فکر و منطق باشد.
بعد از کاور گیری، نوبت به سیستم تیراندازی می رسد، یکی دیگر از نقطه قوت های دیویژن. سیستم تیراندازی با این حال که دقیق است، بسیار قابل لمس طراحی شده. بازیکنان به خوبی سلاح شان را به هنگام تیراندازی حس می کنند و لگد سلاح ها و صدای تیراندازی حس بسیار خوبی را به بازیکن منتقل می کنند، گویی واقعا در یک میدان نبرد حاضر هستند.
اما از رابط کاربری مینیمالیسم دیویژن هم نباید قافل شویم، رابط کاربری دیویژن با اینکه جزئی ترین اطلاعات مهم برای بازیکن از قبیل زمان باقی مانده برای خشاب گذاری مجدد سلاح هایش یا زمان باقی مانده تا استفاده مجدد از مهارت ها را در خود گنجانده، اما ابدا پیچیده نیست و بخش بسیار کوچکی از صفحه را اشغال می کند.
یوبی سافت برای دیویژن برنامه بلند مدتی دارد و مایل است که بازیکنان برای مدت زمان نسبتا زیادی بعد از عرضه این عنوان، مشغول آن باشند. برای دست یافتن به چنین خواسته ای، سازندگان باید راهکارهای متفاوتی را اتخاذ کنند و عناوین شان را مملو از محتویات متنوع و گوناگون کنند.
مراحل متنوع و البته به تعداد زیاد، طبیعتا اولین گزینه روی میز برای افزایش محتویات یک بازی است. منهتن، بخش اعظمی از نیویورک را تشکیل می دهد و حوادث اصلی دیویژن در آن سپری می شود. مراحل موجود در این بخش از شهر به مراحل اصلی، مراحل فرعی و رویارویی های رندوم دسته بندی می شوند.
دیویژن شامل نزدیک به 20 ماموریت داستانی می شود و رویارویی های رندوم هم بدون محدودیت در هر کجای شهر روی می دهند. این مراحل همگی به سه دسته امنیتی، تکنیکی و پزشکی تقسیم بندی می شود و با به پایان رساندن آن ها، امتیازات لازم جهت ارتقا بخش متناظر در پایگاه عملیاتی به بازیکن تعلق می گیرد. تعداد بسیار زیادی هم مراحل فرعی در جای جای منهتن پراکنده شده که با انجام آن ها بازیکنان امتیازات تجربه و آیتم های گوناگون برای تقویت سرباز ویژه شان پاداش می گیرند.
روی کاغذ مراحل دیویژن کافی به نظر می رسند، اما متاسفانه مشکلی که دیویژن با آن روبرو است کمیت مراحل نیست، بلکه کیفیت آن ها است. اغلب مراحل فرعی و برخورد های تصادفی بسیار تکراری هستند و چند مکانیزم و طراحی مرحله محدود، چندین و چند بار تکرار می شوند، به گونه ای که کاربران بعد از چندین ساعت بازی دیگر رغبتی برای رفتن سراغ این مراحل نخواهند داشت.
بر خلاف مراحل فرعی، مراحل اصلی کیفیت بسیار خوبی دارند، بخش اعظمی از جذابیت این مراحل هم به دلیل طراحی بسیار خوب مکان هایی است که این مراحل در آن ها روی می دهند. گاهی به تونل های در حال ریزش نفوذ می کنید و گاهی به ساختمان های آتش گرفته. تقریبا تمامی مراحل اصلی دیویژن که تعداد قابل قبولی هم دارند، منحصر به فرد هستند و سطح بسیار بالاتری نسبت به سایر محتویات بازی دارند.
مانند تمامی بازی های Co-op محور، لذت اصلی دیویژن بازی کردن کنار سایر پلیر ها و به خصوص دوستان است، به ویژه اینکه با افزایش تعداد پلیر ها، عمق گیم پلی بازی نیز به خاطر متنوع شدن مهارت ها و قابلیت های هر مامور تیم نیز بیشتر می شود. متاسفانه تنها بازی کردن دیویژن، نه تنها گیم پلی عمیق آن را به درستی نمایش نمی دهد، بلکه به دلیل یکنواختی و گاهی سختی بازی، بازیکن رفته رفته و به مرور از آن خسته و زده می شود.
بخش مهم دیگری از محتوای یک بازی MMO، محتویاتی است که پس از تکمیل بخش داستانی به بازیکن ارائه می شود. خوشبختانه از لحاظ کمیتی دیویژن با ارائه چالش های گوناگون، امکان انجام مجدد مراحل اصلی روی درجه سختی های بالاتر، یا با به روزرسانی ها و محتویات جدید پس از عرضه، بازیکنان را تا جایی که از آن خسته نشوند سرگرم نگه می دارد.
خارج از مراحل اصلی و فرعی، طراحی منهتن، فوق العاده است. دیویژن محیطی خارق العاده برای گشت و گذار در اختیار بازیکنان قرار می دهد. تمامی محله های منهتن با نهایت جزئیات طراحی شده اند و هرکدام بافت مختص به خود را دارند و واقعا حس یک محیط فرا آخر الزمانی را ایجاد می کنند.
بخش خوب ماجرا این است که این طراحی بسیار خوب منهتن فقط مختص به بعد هنری بازی نیست، بلکه به لطف محتویات بالای بازی و پراکندگی آیتم های مختلف در سرتاسر منهتن، گیم پلی بازی نیز از ساختاز جز به جز نیویورک، بهره مند می گردد.
اما بیایید رو راست باشیم، برای یک عنوان MMO که بازیکنان می خواهند مدتی طولانی با آن سر و کله بزنند، هر چقدر هم محتویات جدید عرضه گردد، کافی نیست! به علاوه این که ارائه محتویات جدید به صورت متناوب برای یک شرکت از لحاظ اقتصادی صرفه ندارد، بنابراین استودیو ها سراغ متودهای دیگری برای کشاندن بازیکن به سمت بازی شان بعد از اتمام مراحل و خط داستانی استفاده می کنند.
Division همانند بسیاری از عناوین هم ژانرش یک سیستم شخصی سازی و لوت دارد. هر مامور باید خود را به سه اسلحه و قسمت های مختلف زره مجهز سازد تا در نیویورک به هرج و مرج کشیده شده دوام بیاورد. هرچه لول یا سطح بازیکن بالاتر برود، امکان بهره گیری از آیتم های بهتری هم برای او فراهم می گردد.
سیستم لوتینگ به خوبی در بازی پیاده شده و منهتن به بخش های مختلف، هر کدام با لول های مختلف دسته بندی شده، به لطف دسته بندی مناسب لول ها و مناطق بازی، بازیکن کاملا پیشرفت شخصیتش را به مرور زمان حس می کند.
آن مکانیزمی که قرار است بازیکنان را برای ساعت ها مشغول دیویژن کند، همین سیستم شخصی سازی و سلاح ها و زره های متنوع و جورواجور است. در بازی های MMO، بازیکن ها شاید ساعت ها زمان خود را صرف دست یافتن به یک آیتم خاص کنند.
هنگامی که بازیکن به بالاترین سطح خود رسید، هنگامی که استفاده از سایر سلاح ها برایش میسر شد و دیگر مرحله ای جدید پیش رویش نبود، وقت خود را صرف گشتن دنبال این آیتم ها می کند، یک عنوان MMORPG باید تا حد ممکن گستره متنوعی از آیتم ها داشته باشد تا بازیکنان مایل باشند برای پیدا کردن آن ها وقت صرف کنند.
خوشبختانه دیویژن تنوع خوبی از سلاح ها دارد، سلاح ها به چند دسته مختلف تقسیم بندی می شوند و هر کدام نکات مثبت و منفی خاص خودشان را دارند و نحوه بازی با آن ها متفاوت است. علاوه بر این، برخی سلاح ها قابلیت های مخصوص به خود را هم دارند که موجب می شود نحوه استفاده از هر سلاح، متفاوت و منحصر به فرد باشد. امکان شخصی سازی آیتم ها را هم که در نظر بگیرید، باید بگوییم دیویژن از بعد ارائه آیتم های مختلف و متنوع، بسییار خوب عمل کرده.
مشکلی که دیویژن در بخش شخصی سازی و آیتم ها با آن روبرو است، بُعد بصری آن ها بوده که از فضا سازی دیویژن نشات می گیرد. درست نیست که در بررسی یک بازی، از عناوین دیگری حرفی به میان بیاوریم، ولی در این جا لازم است مقایسه کوچکی با دستینی داشته باشیم.
دستینی را در نظر بگیرید، دستینی عنوانی علمی-تخیلی بود که هر کدام از سلاح هایش، طراحی فوق العاده ای داشتند. گاهی اوقات، قدرت یک سلاح یا قطعه لباسی، عامل اصلی اشتیاق بازیکن برای بدست آوردن آن نبود، بلکه در اغلب موارد، آیتم ها به قدری خارق العاده طراحی شده بودند که کاربران، تنها برای بخشیدن جلوه زیباتری به شخصیت شان، ساعت ها پای بازی می نشستند تا بتوانند بالاخره آن آیتم را به دست بیاورند.
متاسفانه دیویژن چنین ویژگی محبوبی را ندارد. دیویژن با اینکه در نوبه خود بسیار زیبا طراحی شده، اما فضایش، فضای نیویورک زمان حال است و سلاح ها هم همان سلاح هایی هستند که در بسیاری دیگر از عناوین شوتر با تم مدرن می بینیم. حتی سلاح های بسیار نادر هم طراحی خارق العاده ای ندارد و تنها همان سلاح های معمولی هستند با مکانیزم های منحصر به فرد و قدرت بیشتر که البته با رنگ آمیزی منحصر به فردی همراه اند.
تنها ویژگی مثبتی که برای شخصی سازی ظاهری سلاح ها در نظر گرفته شده، امکان تغییر رنگ آن هاست. گرچه تفییر رنگ می تواند جلوه ای جذاب به سلاح ها ببخشد، اما طراحی آن ها هنوز هم کاملا عادی و معمولی است.
درست وسط منهتن، محلی که بیشترین آسیب را دیده، جایی است که دیویژن شکوفا می شود. Dark Zone منطقه وسیعی است پر از دشمنان سرسخت و البته مکانی برای جولان دادن سایر بازیکنان. در حقیقت Dark Zone، محلی است که بیشتر فعل و انفعالات و تعامل بین بازیکنان در آن صورت می گیرد. خارج از این منطقه، بازیکنان با هوش مصنوعی می جنگند، اما Dark Zone، بخشی است که جنبه PvP به دیویژن می افزاید.
چیزی که Dark Zone را منحصر به فرد می کند، سیستم لوت آن است که با سایر بخش ها تفاوت دارد. هنگامی که آیتمی را در دارک زون بدست می آورید و لوت می کنید، آن آیتم به شما تعلق نمی گیرد، بلکه باید آن را به طریقی از این منطقه خارج کنید. اگر در دارک زون کشته شوید، سایر بازیکنان می توانند آیتم هایی که خارج نکرده اید را بردارند و بدزدند!
این مکانیزم موجب شده که دارک زون، تجربه ای بسیار منحصر به فرد به ارمغان بیاورد. در این منطقه حس عدم اعتماد عجیبی به شما حاکم می شود. شاید سایر بازیکنان در نبرد با هوش مصنوعی به شما یاری برسانند، اما هر لحظه ممکن است از پشت به شما خنجر بزنند و آیتم هایی را که با چنگ و دندان به دست آورده اید بربایند.
استرس حاکم به بازیکنان در دارک زون، هیجان ناشی از نبرد با هوش مصنوعی سرسخت این بخش و تعامل با سایر بازیکنان، موجب شده که دارک زون به یکی از بهترین بخش های دیویژن بدل گردد، بخشی که در سایر بازی ها، مشابه اش را پیدا نخواهید کرد.
4 گروه مختلف دشمن در دیویژن وجود دارد، اما مشکل این است از نظر ظاهری، تنوع خوبی ندارند. هر کدام از این گروه ها یک یگان از سربازان معمولی دارند، چند سرباز مسلح به شاتگان، تعدادی اسنایپر و… اما مشکل این جا است که برای هر دسته، تنها از یک مدل استفاده شده. به مرور که بار ها و بار ها این گروه ها را می بینید، به علت عدم تنوع در مدل های شان، از کشتن هزاران باره شان خسته خواهید شد.
اکثر یگان ها هم، میان گروه های مختلف دشمنان تکراری هستند و همه هم به یک شیوه رفتار می کنند. برای مثال در تمامی گروه ها، سربازان مسلح به شاتگان، به سمت بازیکن یورش می برند به این جهت که او را از کاور خارج کنند تا اسنایپر ها بتوانند وی را هدف خود قرار دهند.
تقریبا تمامی گروه های بازی از یک الگوی یکسان در مبارزات بهره می گیرند. از آن جایی که محور اصلی مبارزات دیویژن پناه گرفتن پشت کاور است، سعی می کنند شما را از سنگر بیرون برانند تا کارتان را یک سره کنند. به همین دلیل، مبارزات بازی تا حدی قابل پیشبینی می شوند.
گرافیک دیویژن، بی شک عالی است، نه به خارق العاده ای نمایش های اولیه اش، بلکه به نوبه خود کیفیت بسیار خوبی ارائه می دهد. نورپردازی دیویژن یکی از بهترین نمونه های صنعت گیم به شمار می رود و گاهی نفس شما را در سینه حبس خواهد کرد. کیفیت تکسچرها هم برای عنوانی به این عظمت و با چنین جزئیات دقیق و ریزی، بسیار خوب از آب درامده.
موسیقی فضای بازی و صداگذاری ها هم بسیار خوب و قابل قبول هستند، اما مشکلی که دیویژن با آن روبرو است، عدم تنوع کافی مکالمات و دیالوگ ها است، شاید یک جمله را چندین و چند بار هنگام گشت و گذار در نیویورک بشنوید. یکی-دو بار اول شاید اهمیتی نداشته باشند، اما مطمئن باشید برخی از آن ها به قدری تکراری خواهند شد که اعصاب شما را به هم می ریزند.
Division عنوانی همواره آنلاین است، یعنی برای تجربه آن، همواره باید به اینترنت متصل باشید، سوالی که در این گونه بازی ها مطرح می شوند این است که آیا سرور ها به قدر کافی قوی هستند؟ خوشبختانه دیویژن توسط سرور های بسیار قدرتمندی پشتیانی می شود، از زمان عرضه این عنوان، تنها یک بار و فقط در همان روز اول سرور ها با مشکل رو برو شده اند، غیر از آن دو ساعت عذاب آور، سرور های دیویژن تا کنون هیچ مشکلی نداشته اند.
خوشبختانه یوبی سافت در مورد این بازی بسیار با برنامه عمل می کند و هر گاه قرار باشد که سرور ها به دلیل تعمییرات، برای مدتی از دسترس خارج شوند، پیش تر در فروم بازی زمان دقیق قطعی را به اطلاع بازیکنان خواهد رساند و در خود بازی هم تایمری نمایش داده خواهد شد که نشان خواهد داد که سرور های بازی به زودی از دسترس خارج خواهند شد. البته خود کاربران هم باید به اینترنت قابل قبولی مجهز باشند، اما می توانند مطمئن باشند که دیویژن از لحاظ سرور و وضعیت شبکه، مشکلی ندارد.
جمع بندی
آیا Division ارزش پولی که بابتش می پردازید را دارد؟ جواب به این سوال کاملا بسته به انتظارات شما از دیویژن دارد، شاید برای شخصی دیویژن بتواند یکی از بهترین تجربه های زندگیش باشد، اما کاربر دیگری نتواند حتی برای یک ساعت آن را تحمل کند.
اول از همه لازم است بدانید که دیویژن عنوانی همیشه آنلاین است، برای تجربه این عنوان نه فقط در کنار دوستان، بلکه حتی به صورت تکی، حداقل نیاز به یک اینترنت با سرعت معقول و البته پینگ بسیار خوب دارید، در غیر این صورت بهتر است دور دیویژن را خط بکشید.
دیگر عاملی که باید برای خرید دیویژن در نظر داشته باشید، این است که این بازی، عنوانی کاملا Co-op محور است و تاکید بسیار زیادی روی کار تیمی دارد. درست است که می توان به صورت تک نفره هم تمامی محتویات این بازی را انجام داد، اما لذت اصلی دیویژن در کنار سایر بازیکنان است. برای بازیکنانی که دوستی ندارند در کنار آن ها از دیویژن لذت ببرند، امکان پیدا کردن سایر بازیکنان در نظر گرفته شده، اما اگر تنهایی بازی کردن را به کار تیمی با افراد غریبه ترجیح می دهید، بهتر است در این بار کمی در مورد سلایق خود تجدید نظر کنید، در غیر این صورت لذتی از دیویژن نخواهید برد.
بعد از پایان تمامی محتویات بازی، دیویژن از شما خواهد خواست که ساعت ها با بازی کردن مجدد همان مراحل پیشین البته این بار روی درجه ساختی بالاتر و یا رفتن به دارک زون، برای پیدا کردن آیتم ها و تقویت مامورتان وقت صرف کنید، اگر چندان حوصله گشت و گذار و کشتن پیاپی دشمنان برای پیدا کردن یک آیتم را ندارید، بهتر است به همان خط داستانی و مراحل فرعی که 30 ساعت به طول خواهند کشید، قانع باشید.
در نهایت، اگر دنبال عنوانی هستید که ساعت ها در کنار دوستان تان وقت صرف آن کنید و از یک گیم پلی تاکتیکی لذت ببرید، دیویژن دقیقا همان عنوانی است که دنبال آن می گردید.
حداقل سیستم مورد نیاز
- OS :Win 7/8.1/10 64/32 Bit
- CPU :Core i5-2400 3.1GHz / FX-6100
- RAM :6 GB
- GPU :GeForce GTX 560 / Radeon HD 7770 2GB GHz
- HDD :40 GB
سیستم پیشنهادی
- OS :Win 7/8.1/10 64/32 Bit
- CPU :Core i7-3770 4-Core 3.4GHz / FX-8350
- RAM :8 GB
- GPU :GeForce GTX 970 4GB / Radeon R9 290
- HDD :40 GB
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید. اگر این محصول را قبلا خریده باشید، نظر شما به عنوان مالک محصول ثبت خواهد شد.
افزودن نظر جدید